نظام اقتصادی اسلام بر پایه عدالت و اخلاق است
السلام علیک یااباعبدالله الحسین

ماهیت اقتصاد اسلامی در گفتگو با آیت الله موسوی بجنوردی:

 

 

بحث بر سر ماهیت مفهوم اقتصاد اسلامی و امکان و امتناع آن همواره مطرح بوده است. برداشت و استخراج احکام کلی که می توان برپایه شریعت اسلامی در عرصه اقتصاد مطرح کرد محل توجه و تلاش اندیشمندان اسلامی بوده است. روزنامه دنیای اقتصاد گفتگویی را با آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی در خصوص ماهیت "اقتصاد اسلامی" انجام داده است که در پی می آید:

هنگام بررسی گرایش‌های فکری فعال در حوزه اقتصاد به اقتصاد اسلامی که می‌رسیم، یک سری انتقادها همواره مطرح می‌شود و آن این است که اقتصاد اسلامی در تصمیم‌های اقتصادی کشور نقش موثری نداشته است. به عنوان یک روحانی نظرتان درباره اقتصاد اسلامی چیست؟

اساسا خود اقتصاد یک حقیقت واحده است. نمی‌توان گفت اقتصاد اسلامی یا اقتصاد نظام سوسیالیستی یا نظام سرمایه‌داری یا گرایش‌های دیگری که در اقتصاد وجود دارد، بهتر است بگوییم نظام اقتصادی. حال سوال را می‌شود دوباره به این شکل پرسید که نظام اقتصادی اسلام بر چه محوری استوار است؟ آیا نظام اقتصاد اسلام براساس اقتصاد آزاد است یا براساس حکومت‌ها و دولت‌هاست؟ آیا دولت‌ها باید اقتصاد را به دست بگیرند و افراد دخالتی در نظام اقتصادی نداشته باشند؟ برای پاسخ به این سوال باید به طور دقیق آنچه اجرایی می‌شود را مورد بررسی قرار داد.
اقتصاد آنچه را که دولت تعیین کرده اجرا می‌کند. تئوری‌ها و قوانین در اختیار دولت است. اگر با این دید به اقتصاد کشور نگاه کنیم شاید بتوان گفت که شباهت به اقتصاد سوسیالیستی دارد.
اما اقتصاد آزاد به این معنا که دولت‌ها هیچ دخالتی ندارند و افراد آزاد هستند، در اقتصاد ما پیاده نمی‌شود. چرا که اساس نظام سرمایه داری بی‌توجهی به گروه بزرگی از جامعه است. در نظام سرمایه‌داری، ممکن است افرادی مثل قارچ رشد کنند و طبقه‌ای هم محروم شود. درحالی که اسلام حد وسطی بین نظام سوسیالیستی و نظام سرمایه‌داری است. اسلام در نظام اقتصادی‌اش بر این عقیده است که هرکس مالک کار خود است. قرآن می‌فرماید: لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى. آنچه که انسان سعی و کوشش کند، مربوط به خودش است نه اینکه انسان کوشش کند و دیگری بهره ببرد، مثل نظام برده‌داری. اساس نظام اسلام درپرتو عدالت اجتماعی و اخلاق است. 
اگر کسی زحمت کشیده و اختراعاتی کرده با کسی که درس نخوانده نباید مثل نظام سوسیالیستی برابر باشد، این خلاف عدالت اجتماعی در اسلام است. اسلام توصیه می‌کند که رحم و مروت باید باشد، اما اینکه بیاییم همه را در این چارچوب ببینیم که به مقدار حاجت داده شود، طبق نظام اقتصادی اسلام نیست. این برخلاف عدالت اجتماعی است. فضیلت تابع ارزش افراد است. ارزش واقعی افراد هم دانش آنهاست ونه پول و مقام. به مقدار دانشی که انسان دارد، ارزش دارد. قرآن می‌فرماید: «هل یستوی الذین یعلمون‌والذین لا یعلمون» آیا آن کسی که دانشمند است با کسی که جاهل است،یکی است. عقل سلیم هم در اینجا فرق می‌گذارد.
نظام اقتصادی اسلام در پرتو عدالت اجتماعی واخلاق است. اخلاق دانش منجیات و مهلکات است. انسانی که حتی معتقد به دین نباشد، فطرت او و عقلانیت او حکم می‌کند که با کسی که دانشمند است و خدمت به بشریت کرده و رشد علمی داشته است و فردی که هیچ رشد علمی ندارد، یکسان برخورد نشود.
برخی از احکام نظام اقتصادی شباهت زیادی با برخی از احکام سوسیالیستی دارد، مهمترین تفاوت بین نظام اقتصادی اسلام با نظام سوسیالیستی در چیست؟
نظام اقتصادی سوسیالیستی ارزش‌های ذاتی را نمی‌بیند و فقط به نیازها می‌پردازد. درمقابل نظام سرمایه‌داری نیز براساس بی عدالتی و بی اخلاقی است.کسی که مثل قارچ رشد کند و میلیارد‌ها سوءاستفاده کند، هیچ‌گاه با اصول نظام اقتصادی اسلام همخوانی ندارد. البته من نمی‌گویم جامعه بی‌طبقه باشد. طبقات امری قهری است. طبقات دانایان با طبقات نادانان یکی نیستند.
کسی را می‌بینید کار و تلاش می‌کند و کارشان مولد پول است. هم خدمت به مردم می‌کند و هم مولد است. هیچ گاه اسلام حکم نکرده که مثلا جراحانی که با انجام عمل جراحی روزانه جان افراد زیادی را نجات می‌دهند با کسانی که تحصیلاتی ندارند، در یک جایگاه قرار بگیرند. 
یا فردی که در دانشگاه پروفسور است که دانشجویان زیادی را تربیت می‌کند، عدالت اجتماعی حکم می‌کند که برای آنها ارزش بیشتری قائل شویم. اما در همه حالات اسلام توصیه می‌کند که محروم در جامعه نباشد، تعاون باشد مساوات وبرابری باشد. کسی نباید گرسنه باشد. این از اساس اصول نظام اقتصادی اسلام است. 
اسلام توصیه می‌کند که اگر کسی تا 40 خانه اطراف او بی‌شام بخوابد، او مسوول است. نظام اقتصادی اسلام، هم عدالت را می‌گوید و هم اخلاقیات. اگر نظام اقتصادی اسلام کاملا اجرایی شود، هم علم را ترویج می‌کنیم و هم ارزش‌ها را در حالی که نظام اقتصادی سوسیالیستی از بین بردن دانش است. در نظام سرمایه‌داری هم می‌بینید یک گروه خاصی میلیاردر می‌شوند و گروهی گرسنه هستند. در همین آمریکا افرادی هستند که گرسنه و کنار خیابان می‌خوابند و گروهی هم بسیار پولدارند. این نظام فاسد است چون در آن بی‌عدالتی وجود دارد. جامعه‌ای که براساس عدالت اجتماعی نباشد، محکوم است. 
اگر این دو اصل کاملا مراعات شود، جامعه ایده‌آلی داریم در عین حال که دارندگان ارزش‌ها را تقویت کرده ایم و درهمان حال هم کسی را گرسنه و بینوا نگذاشته‌ایم. می‌توانیم یک طبقه محروم را جزو طبقات توانا کنیم. در اسلام مثلا زکات توصیه شده است. زکات مال و فطره. زکات امروز دیگر در غلات اربعه و انعام ثلاثه نیست. امروز مصادیق عوض شده است. براساس نظرحضرت امام (ره) که عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثیر دارد، امروز باید اجتهاد کرد که آیا زکات فقط راجع به شتر و گوسفند و گاو است یا خیر. کشورهایی هستند که صادرات ماهی، مرغ، شترمرغ یا برنج است. نمی‌توان حکم آنها را در زکات در غلات اربعه خلاصه کرد.می توان کاملا مساله زکات را توسعه داد. اگر مساله زکات توسعه داده شود، به اعتقاد من فقیری در جامعه اسلامی باقی نمی‌ماند.
مهمترین اصلی که در نظام اقتصادی اسلام با سایر مکاتب تفاوت ماهوی دارد، کدام است؟
عدالت و اخلاق. در نظام اسلامی مسائلی تعبیه شده است که ریشه فقر را می‌خشکاند. کشورهای سرمایه‌داری چنین اصلی را در اقتصادشان ندارند. به همین دلیل است که فاصله طبقاتی بسیار است. اسلام این شیوه اداره اقتصاد را قبول ندارد، اسلام می‌خواهد که همه مردم در پرتو عدالت اجتماعی و رفاه باشند. بنابراین به عقیده من بهترین نظام اقتصادی، نظام اقتصادی اسلام است که متاسفانه نه تنها در کشور ما بلکه در هیچ کجا پیاده نشده است. امام رحمت‌الله علیه بسیار سعی داشت که این نظام اجرایی شود. مسوولان کشور باید دنبال پیاده کردن این نظام باشند. باید قوانین اقتصادی کشور به گونه‌ای تدوین شود که این قوانین خود پشتوانه عدالت اجتماعی و اخلاق در جامعه شوند. اگر نظام اقتصادی کشور در پرتو این دو اصل باشد، هرگز شاهد بی عدالتی‌ها نخواهید بود.متاسفانه در همین نظام اقتصادی کشور ما یک عده گرسنه‌اند و گروهی نمی‌دانند با پول‌هایشان چکار کنند، در بانک‌های خارج بگذارند یا جای دیگری خرج کنند. این با وضع، هرگز با نظام اقتصادی اسلام سازش ندارد.
شما فرمودید که نظام اقتصادی اسلام پیاده نشده و فرمودید که نظام اقتصادی باید داشته باشیم. در سه دهه گذشته سعی شده که قوانین کشور بر مبنای نظام اقتصادی اسلام تدوین شود که مهمترین آنها قانون اساسی است، درحالی که مدافعان اقتصاد اسلامی معتقدند که اقتصاد اسلامی اجرایی نشده است. به نظر شما آیا باید به دنبال علمی برویم که منطبق بر نظام اقتصادی اسلام باشد؟
همانطور که عرض کردم، علم اقتصاد یک واقعیت است که همه جا یک پاسخ را دارد. نظام اقتصادی اسلام برپایه عدالت اجتماعی و اخلاق است. اگر ما نظام اقتصادی‌مان را در پرتو عدالت اجتماعی اجرا کنیم، مشکلاتی که امروز می‌بینیم پیش نمی‌آید که عده‌ای مثل قارچ رشد ‌کنند. باید اندیشه امام را پیاده کرد. امروز اسلام توسعه پیدا کرده است. برای گسترش و توسعه هم باید ملاک‌های آن را پیدا کرد. ملاک زکات مبارزه با فقر است.
به نظر شما چرا اجرایی نشده؟
علتش این است که گروهی ممانعت می‌کنند. 
نمونه‌اش همین اقتصاددانان با گرایش‌های سوسیالیستی و سرمایه‌داری هستند که مقاومت می‌کنند. گروهی الگوی نظام سوسیالیستی در ذهن دارند، سعی می‌کنند اقتصاد کشور را به آن سو هدایت کنند و در مقابل گروهی به نظام سرمایه‌داری اعتقاد دارند و به دنبال پیاده کردن دیدگاه‌های خود در اقتصاد هستند. این چنین است که تضادهایی شکل می‌گیرد. کما اینکه تاکنون هم شاهد این تضاد‌ها در تصمیم‌گیری‌ها بوده‌ایم. می‌بینید که یک دوره یک طرز تفکر جلو می‌رود و در دوره دیگر طرز تفکر دیگری. من هر دوی آنها را قبول ندارم. 
کسانی که به دنبال تامین عدالت اجتماعی در جامعه هستند باید بدانند که اجرای این نظام تنها در پرتو، نظام اقتصادی اسلام امکان‌پذیر است و نه لزوما نظام اقتصادی سرمایه‌داری یا سوسیالیستی. هر دوی این دو نظام تجربه شده و شکست خورده است. در آمریکا و کشورهای اروپایی ببینید چقدر فقیر وجود دارد. امروز نجات جامعه این است که نظام اقتصاد اسلام پیاده شود. شهد الله که نجات جامعه امروز ایران، مبارزه با فقر است.حضرت فرموده‌اند که فقر انسان‌ها را منحرف می‌کند. باید مبارزه با فقر را نهادینه کنیم که این جز در پرتو عدالت اجتماعی و اخلاق امکان‌پذیر نیست. اگر در نظام اقتصادی ما این دو اصل باشد، جامعه ما ایده‌آل می‌شود و والا واضح است که پیروی از این دو نظام به بن‌بست رسیده است.بنده این را قبول ندارم که حضرت مهدی (عج) که تشریف می‌آورند، افراد را با شمشیر مسلمان می‌کنند، هیچ وقت با شمشیر کسی مسلمان نمی‌شود. عقیده و ایده با زور نمی‌شود. ایشان اسلام واقعی را که مطابق فطرت و عقلانیت است، پیاده می‌کنند. عدالت اجتماعی و اخلاق را در جوامع بشری پیاده می‌کنند. لذا احیای شریعت اسلام با شمشیر نیست، این است که اسلام واقعی را که منجی بشریت است، امام زمان آن را پیاده می‌کند. ما هم امروز اگر بخواهیم جامعه ایده‌آل شود، باید نظام اقتصادی را پیاده کنیم که نه برمبنای نظام سوسیالیستی است و نه سرمایه‌داری.
به نظر شما اجرایی نشدن به دلیل قوانین و مقررات است؟
قانون وقتی دولبه می‌شود، این اتفاق‌ها می‌افتد. قوانین باید صریح باشد، اینگونه نباشد که آنکه تمایل به سرمایه‌داری دارد، برداشت خود را از آن داشته باشد و آنکه گرایش سوسیالیستی دارد، برداشت سوسیالیستی از قانون کند.
قانون‌گذاران می‌گویند اگر در قوانین ابهام باشد، ولو قوانین قضایی این امکان وجود دارد که برداشت‌ها هم متفاوت شود. وقتی قانون مبهم است براساس سلیقه عمل می‌شود. هرکس ممکن است برداشت خود را از قانون داشته باشد. گروهی با گرایش سوسیالیستی از قانون یک برداشت را بکند و آن را اجرا کند و گروه دیگر برداشت سرمایه‌داری را بخواهند و براساس همان قانون را اجرایی کنند.
یعنی فکر می‌کنید قوانین ما در برخی موارد دوپهلو عمل می‌کنند؟
قوانین نظام اقتصاد اسلامی باید بسیار روشن و با صراحت باشد. آن روز است که جامعه ما مبدل به مدینه فاضله می‌شود. امیدوارم روزی برسد که نظام اقتصادی که در ایران عزیز پیاده می‌‌شود، در پرتو اخلاق و عدالت اجتماعی باشد.

 




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,
ارسال توسط محسن جعفری